اتاق گفتگوی مامانایی که می خوان باردار(مامان) بشن7

[ماهی سپید]

سحررر شوهری هفت پاشد منم بیدار شدم بعدش که رفت خوابم برد ده و نبم بیدار شدمممنونم عسل جون

[بالاکس]

آفرین سحر خیلی خوشحالم کردی که روحیت حفظ میکنی عوضش با خیال راحت از رو آتیش بلند میپری
سلام مارال نامحسوس
عسل برا چی الان نمیری واسه اقدام

[*khanoomi*]

سلام مارال جونی خوبی عزیز؟صبح ساعت چند بیدار شدی؟

مرسی بالاکس جونی نه حالم خوبه امروز میرم خرید بعد هم 4شنبه صوری و بعدم تفلدم بعد هم عید

ماشاله...چه فعال...خوشبحالتون...ما هنوز که هنوزه برنامه عیدومون نامعلومه...خدا به خیر کنه...
راستی سحرجون...تولدت چندمه؟؟؟؟؟؟؟؟

[saharr]

مارالی من امروز همسری رفت ولی گوشیشو فراموش کرد ببره ساعت 7 زنگ خورد منم بیدار شدم بعدم خود همسری زنگید که گوشیش رو جا گذاشته و دایبرد کنم گوشیشو رو خط شعبهبعدش خوابیدم اما یه مزاحم زنگ در رو زدو در رفت ساعت 10:30 منم بیدار شدم دیگه

[ماهی سپید]

تازش الانم باز خوابم میادششوهری که اصلآ وقت نداره بخوابه من جاش میخوابم تو کی پا شدی ؟امروز چند جا دعوتم روزه ولی من حال ندارم برم از کمر تا پام درد دارن خواهر شوهری هامم میگن بیا چه کنم

[*khanoomi*]

ممنون عسل جون نه غصه نمیخورم بهترم و فقط بعد یا فردا میرم دکتر

آفرین...قوی باش...و توکلت فقط و فقط به خدا باشه...

عسل برا چی الان نمیری واسه اقدام

چون یه سری تعمیرات دندونی دارم...تموم بشه بعد انشاله...

[ماهی سپید]

سحررررر ما باهم میخوابیم باهم بیدار میشیم وای سحر هووو به این باحالی دیدی تا حالا

[بالاکس]

عسل مگه زنبورام دندون دارن

[ماهی سپید]

فاطمه یه لحظه هوس کردم کهببخشید از رو محبت بود:hih:

[saharr]

بالاکس جون اتفاقا وقتی به همسری گفتم جواب چیه گفت میتونی از رو اتیش بپری

اره اخه چه ناراحت چه شاد همونی میشه که باید بشه دلم میگیره گاهی اما سعی میکنم زودی باز حالمو عوض کنم
دیروز داشتم به خودم میگفتم این بارداری رو برای خودم خیلی بزرگ کردم خب اگر الان باردار بودم بعدش چی میشه؟و....................................
خلاصه که الان بهترم

مارالی اگه حوصله نداری نرو عزیزممنم حوصله مجالس روضه و گریه رو ندارم چرا همش باید مسلمونا گریه کنن؟
من خودم سفره گرفتم ولی برای تولد حضرت مهدی بود مولودی بود همه خوشحال خیلی هم خوب بود